زنگ دشمن شناسی
خدایا ما را از شر دشمنانمان نجات ده
جمعه 26 مهر 1392برچسب:تحریم اقتصادی, :: 17:20 :: نويسنده : احمد مشعورا
امام خمینی(ره): اشخاصی هستند که می خواهند این پیروزی را از دست شما بگیرند، می خواهند استقامت را از دست شما بگیرند...خدای تبارک و تعالی که می فرماید:(فاستقم کما امرت ومن تاب معک) همه مأمور هستیم که استقامت کنیم و پایدار باشیم... از گرانی نترسید، از کمبود نترسید.(صحیفه نور، ج 13، صص240و241) مصیبت بار کردن زندگی ایرانیان آرزوی بزرگی که غرب حاضر است برای رسیدن به آن خسارات ناشی از تحریم ایران را به جان بخرد داماتو (سناتور آمریکا): باید کاری کنیم که زندگی برای ایرانیان مصیبت بار شود. هدف تحریم، تغییر سیاست جاری ایران نیست، بلکه هدف صدمه زدن به مردم ایران است. (ایران و آمریکا، حسن واعظی ، ص 137) هدف تحریم ها ضربه زدن به مردم ایران است تا به این طریق حمایت مردمی دولت ایران را کم رنگ کنند اندیشکده «بنیاد آمریکای جدید» در مقالهای مینویسد: قشر متوسط شهری که در طول تاریخ نقشی اساسی در ایجاد تغییر و پیشرفت در ایران ایفا کردهاند، تلفات اصلی تحریمهای غرب علیه ایران هستند چرا غربی ها سعی در عقب ماندگی ایرانیان را دارند؟ سرگور اوزلی (سفیر اسبق انگلیس در ایران): باید ایران در ناتوانی و وحشی گری بماند. (ایران؛ دیروز ، امروز، فردا، محسن نصری ص 169) اینهمه اسرار آمریکا برای تضعیف ایران برای چیست؟ پرابرت پلیترو (معاون وزیر خارجه آمریکا): آمریکا مصمم است از تمامی امکانات و ابزارهایی که در اختیار دارد، برای تضعیف توانایی های مالی و اقتصادی ایران استفاده نماید. (ایران و آمریکا، حسن واعظی ، ص 125) در هنگام سخن گفتن دم از سازش و دوستی با ایران می زنند و بعد سیاست عملی خود را این گونه تبین می کنند ادموند ماسکی (وزیر خارجه آمریکا) در تبین سیاست آمریکا در برابر ایران می گوید: تلاش برای اضمحلال و از هم گسیختگی داخلی، کشاندن اقتصاد رو به نابودی و نیز تهاجم و حمله به مرزها. (ایران؛ دیروز ، امروز، فردا، محسن نصری ص 206) روند سریع رشد ایران در عرصه های گوناگون باعث ایجاد چالش عظیم در آمریکا شده است روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز: فوری ترین چالش فراروی واشنگتن ، یافتن راهی برای توقف روند افزایش قدرت ایران است. (ایران؛ دیروز ، امروز، فردا، محسن نصری ص 253) دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:اسلام گرایی , پروتکل , نتانیاهو, مجله تایم, :: 20:24 :: نويسنده : احمد مشعورا جان کینز: باید اسلام و محمدگرایی در ایران با درخشش فزایندۀ فرهنگ و تمدن غرب، به آرامی و بدون خطر، کم رنگ و بدون فروغ گردند. مجله «تایم»: رییس مجلس نمایندگان آمریکا، مبلغ هجده میلیون دلار برای طرحی علیه ایران اختصاص داد و از سازمان اطلاعات این کشور خواست تا به طریقی و تحت یک نقشه پنهانی، درصدد تغییر حکومت ایران برآید. (این در حالی است که حکومت قرقیزستان را با ده میلیون دلار ساقط کردند) (آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران،کامران غضنفری، ص 211) نتانیاهو (نخست وزیر سابق اسرائیل): من از بقای جمهوری اسلامی ایران در شگفتم... بودجه بیست میلیون دلاری که در اینجا [آمریکا] برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران تصویب شده است، تنها یکی از صدها طرح و برنامهای است که ما و آمریکا به کار بستهایم. تعجب من از همین است، ما هم اکنون ایران را در بایکوت خبری به تنگ آوردهایم، اما این نظام به گونهای شگفت و نامعلوم، آسیبهای خود را ترمیم میکند. (آمریکا دنیا را به کدام سو میبرد، بنیاد فرهنگی پژوهشی غرب شناسی، ص99) رزالینمندلبرگ (خاخام بلند پایه یهودی): ... ما باید با متحدان خود در سراسر جهان همکاری کنیم تا اسلام مبارز را هر کجا و به هر نحوه که میتوانیم با برنامهریزی مطابق نیاز و احتیاج هرکشوری تضعیف کنیم. (آمریکا در مسیر فروپاشی، اصغر رضوانی دهاقانی، ص169) ادموند ماسکی (وزیر خارجه اسبق آمریکا) سیاست آمریکا در برابر ایران را اینگونه تبیین میکند: تلاش برای اضمحلال و از هم گسیختگی داخلی، کشاندن اقتصاد رو به نابودی و نیز تهاجم و حمله به مرزها. (ایران؛ دیروز ، امروز، فردا، محسن نصری ص 206) منشأ و سابقه پروتکل ها در سال 1897 میلادی، مجامع صهیونیست انجمنی را در شهر بال سوئیس تشکیل دادند. این انجمن که با ابتکار یکی از چهره های مشهور صهیونیست، به نام تئودور هرتزل شکل گرفت، در صدد تحقق دو هدف عمده و اساسی در جهان بر آمد: الف. برانداختن تمامی دولت های غیر صهیونیست، و تسلط بر مراکز سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی کشورهای جهان. ب. تأسیس یک دولت صهیونیستی در فلسطین اشغالی. در آن انجمن تصمیماتی اتخاذ شد. صورت جلسات آن انجمن ها را پروتکل نام نهادند. این پروتکل ها که در واقع اصول سیاست صهیونیسم و نوع نگرش آنان به جوامع انسانی را نشان می دهد، گویای دسیسه های شیطانی آن علیه جهان بشریت، و واقعیتی است که هم اکنون جهان شاهد شکل گیری مراحل مختلف تحقق آن در راستای تسلط بر جهان است. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 13) واژه ی پروتکل چندین معنا دارد، مانند: 1- پیش نویس قرار داد یا صورت جلسه ی مذاکرات، که بعدها به شکل پیمان و معاهده در می آید و به امضا می رسد. 2- سند به مفهوم رسمی آن در بین دولت ها، که حاوی ثبت مذاکرات و گواه موافقت دولت ها بر سر یک موضوع است، و از سوی گروهی صاحب منصب به امضا می رسد. 3- تشریفات، به معنای قواعد سلوک، رسوم، عرف های دیپلماتیک، و فرمول های رسمی اسناد دیپلماسی و صورت جلسات فرمول هایی که اسناد بر آن ها مبتنی است. مقصود از این واژه در عبارت پروتکل های بزرگان صهیونیسم، فرمولی است که تصمیمات برخی سردمداران صهیونیسم ، معروف به دانشوران، به وسیله ی آن تدوین شد. بنابراین، به جای کلمه ی پروتکل ها نیز می توان از واژه ی تصمیم ها و یا صورت جلسات استفاده کرد. زیرا معنای هر دو کلمه یکی است. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 19) سردمداران صهیونیست می گویند: این امر شر و شیطانی، تنها وسیلهای است که ما برای رسیدن به یک هدف غایت خوب در دست داریم. بنابراین، نبایداز تقلّب و رشوه، فریب مالی و خیانت، مادامی که می توانند در خدمت اهداف ما قرار گیرند، اجتناب کنیم. در سیاست، اگر با مصادرهی اموال و سرمایه های دیگران می توان به هدف اطاعت و انقیاد آن ها و سلطه و برتری خویش دست یافت، هرگز نباید از انجام چنین کاری دریغ ورزید.(دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 5) لوئیس مارشالکو: گفته می شد که پروتکلهای اکابر صهیونیسم، سندی تقلبی و ساختگی است. اما در خلال نیم قرن، رؤیای عظیم به تحقق پیوست. در ضمن، در دورهی نسبتاً کوتاه، صهیونیسم جهانی دو مرحلهی تلاش به منظور کسب قدرت جهان را با موفقیت پشت سرگذاشته و به خوبی به مرحله سوم نیز نزدیک شده است، اما هنوز به طور کامل و قطعی نقاب از چهره برنداشته است. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 7) ... برنامه عظیم پروتکلهای اکابر یهود، تقریباً به طور کامل اجرا شده است. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 7) دلایل صحت پروتکل ها: 1.تطابق موجود بین مواد پروتکل ها و وقایع گذشته در جهان. 2.پروتکل ها تنها با مصالح و منافع صهیونیسم قابل انطباق است، و به طور مسلم این مضوع تصادفی نیست. 3.پروتکل ها با آن چه در کتاب های مقدس یهود، مثل تورات و تلمود آمده است، مشابهت دارد. هرکس که پروتکل های مزبور را مطالعه کند، می تواند رابطه ی تنگاتنگ میان تفکر برتری جویانه ی موجود در این دسیسه های شیطانی و کتاب های مقدس را با تلاش های تسلط جویانه بر جهان، احساس کند. 4.فراماسونری که تشکیلاتی یهودی و خواهان برپیایی هیکل سلیمان در قدس است، نمونه دیگری از تطابق موجود با پروتکل هاست. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 8) پروتکل 8: ما حکومتمان را با دنیای از متخصصان علم اقتصاد احاطه خواهیم کرد. به همین دلیل است که علم اقتصاد، مهمترین موضوع آموزشی است که توسط یهودیان تعلیم داده می شود. کهکشانی از بانکداران، صاحبان صنایع و کارخانه دارها، کاپیتالیست ها و خصوصاً میلیونرها ما را احاطه خواهند کرد، زیرا عملاً همه چیز با توسّل به ارقام تعیین خواهد شد. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 25) والتر راتنو (به احتمال زیاد یکی از رهبران و دانشوران صهیونیسم است،در تاریخ بیست و چهارم دسامبر 1912، در روزنامه وی نرفری پرس): زعمای صهیونیسم که سیصد نفرند و همگی یکدیگر را می شناسند، سرنوشت اروپا را تعیین می کنند. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 30) بنیامین دیزرائیلی (نام حقیقی اش بنیامین اسراییلی است): دنیا به دست شخصیت هایی اداره می شود که در پشت پرده دست اندکارند و همه ی این شخصیت ها صهیونیست هستند. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 30) سرگئی نیلوس (پژوهشگر روسی): مطابق سوابق و اسرار صهیونیسم، سلیمان و سایر حکمای صهیونیست ، در سال 929 قبل از میلاد، به این فکر افتادند که با روشی صلح آمیز بر جهان غلبه کنند. این طرح در طول سالیان دراز مطالعه و بررسی شد و سرانجام جزئیات طرح آماده گردید. حکمای بعدی تصمیم گرفتند که طرح غلبه بر جهان را به مرحله اجرا در آورند. آنان ماری را به عنوان سمبل قوم اسراییل برگزیدند. موافقت کردند که رهبران قوم سر مار باشند. (نام رهبران برای همیشه حتی از خود صهیونیست ها هم مخفی مانده) بدن مار هم عامه صهیونیست ها هستند. مطابق این طرح، مار به قلب ملّت ها نفوذ کرده و شروع به بلعیدن دولت های غیر صهیونیست می کند و در طول سفرش مسیری دایره وار را طی می کند تا سرش مجدداّ به صهیون (اسراییل) برسد. وقتی گردش مار پایان یافت، یک حلقه به وجود می آید و تمام کشورهای اروپایی در حلقه ی مار محصور می شوند. قرار گرفتن اروپا در داخل حلقه به معنی محاصره کردن تمام دنیاست. در طول این سفر ، ملت ها از نظر اقتصادی مغلوب شده و سرانجام تسلیم صهیونیست ها می شوند. براساس این طرح، نابودی ملّت ها از دو طریق میسّر است: اول. تحت بحران اقتصادی دوم. سقوط ارزش های اخلاقی و معنوی یعنی چیزی که هم اکنون اکثر کشورهای جهان با آن روبه رو هستند. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 31) پروتکل 15: برای رسیدن به هدفهای مهم، باید از هر وسیلهای استفاده نمود و قربانیان فراوانی را برای رسیدن به هدفها فدا کرد. |(دسیسههای شیطانی، مجید صفاتاج، ص 36) پروتکل شماره 14: هنگامی که حکومت شاهنشاهی ما آغاز شد، همه ی ادیان باید از بین بروند، به جز دین ما، که همانا اعتقاد به خدای یگانه است. بی شک، سرنوشت قوم ما، به عنوان قومی برگزیده، با وجود خدا گره خورده، و هم اوست که تقدیر کار جهانیان را با سرنوشت ما پیوند داده است. لذا، ریشه ی هر گونه عقیده ای باید از بیخ و بن کنده شود، حتی اگر این کار به انکار وجود خدا که ما امروز شاهد آنیم، بینجامد. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 37) پروتکل شماره 3: در میان توده مردم، حسد، نفرت و زیاده خواهی ایجاد می کنیم، تا از خشم مردم استفاده کرده و همهی موانعی را که بر سرراهمان قرار دارند، با دستهای آنها ریشه کن سازیم. (دسیسههای شیطانی، مجید صفاتاج، ص 39) پروتکل شماره 3: وجود بحران اقتصادی، نفرت غیر صهیونیست ها را افزایش می دهد و صنعت را دچار رکود می سازد. در این هنگام، ما میتوانیم با بهره گیری از عملیات مخفیانه و نیز به یاری طلا که قبلا آن را به دست آورده ایم، آتش بحران اقتصادی را شعلهورتر سازیم و کارگران را در سراسر اروپا به خیابانها بریزیم. تودهی مردم، به سبب نا آگاهیشان و نیز به سبب وجود بذری که ما در همان آغاز کودکی در ذهنشان کاشتهایم، آماده می گردند تا خون کار فرمایان را بریزند و اموال آنها را به غارت ببرند. ما در این حادثه به خوبی آگاهیم و می توانیم به موقع برای حفظ خویش تدابیری بیندیشم. (دسیسههای شیطانی، مجید صفاتاج، ص 40) خاخام یهودیان پراگ به نام راشورون: اگر طلا نخستین ابزار ما در سیطره و حکومت بر جهان است، بیتردید مطبوعات و روزنامهنگاری دومین ابزار ما خواهد بود. (دسیسههای شیطانی، مجید صفاتاج، ص 44) به طور کلی صهیونیسم می گوید: لازم است کارهای خود را متناسب با افکار عمومی بنا کنید، و هم سویی با افکار عمومی در واقع چیزی است که نهایتاً موضوع حکومت ها را تعیین می نماید و عملکرد آنها را در جوامع دموکراتیک مشخص می کند ... آینده ی حرکت صهیونیست ها و سرنوشت آنها را با روی خوش نشان دادن به افراد، هر چند که دوست و بزرگتر باشند، تعیین نکنید. لازم است به دامن ملّت های جهانی بازگردید و به تبلیغات گسترده در محیط آنان در چهارچوب نفوذتان میان دوستان خود اقدام کنید. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 47) پروتکل سران صهیونیست: برای تسلط یافتن بر افکار عمومی، نخست باید آن رامغشوش ساخت. (دسیسههای شیطانی، مجید صفاتاج، ص 53) پروتکل شماره 5: در همه ادوار، مردم کلمات را به جای اعمال پذیرفته اند. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 55) پروتکل شماره 12: از آنجایی که اکثریت مردم نمی دانند مطبوعات در خدمت چه کسانی هستند، لذا ما آنها را به خدمت خود در می آوریم و حتی عواملی هم که ممکن است مطبوعات را مورد حمله قرار دهند، زیر نظارت و کنترل شدید قرار می دهیم. از بعضی عواملمان می خواهیم تا گاه به گاه در مطبوعات، بعضی از سیاست هایمان را که خود می خواهیم، مورد حمله قرار دهند. البته غرض از این کار رد گم کردن است. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 55) در جای دیگر نیز می گوید: مطبوعات نخواهند توانست بدن اطلاع ما کمترین خبری را در اختیار مردم بگذارند. البته در زمان حاضر، ما تا حدودی به چنین هدف هایی رسیده ایم، زیرا تمام کانون های خبری جهان، اطلاعات خود را از چند کانون خبری محدود دریافت می کنند. این چند کانون خبری محدود که در آینده ای نزدیک به طور کامل به دست ما خواهند آفتاد، هر آنچه را که ما دیکته کنیم در سراسر جهان پخش می کنند. (دسیسه های شیطانی، محمدصفاتاج، ص 55) پروتکل شماره 4: برای آنکه بتوانیم قدرت اندیشیدن را از مردم غیر صهیونیست سلب کنیم، باید فکر آنها را متوجه صنعت و تجارت کنیم. سرگرم شدن آنها به داد و ستد و اندیشیدن به صنعت، باعث می شود که دشمن مشترکشان را فراموش کنند. بند 5 پروتکل شماره 4: افزایش روز افزون رقابت، به منظور پیش افتادن در زندگی، از سویی، و نابسامانی های اقتصادی از سویی دیگر، مردم را سرخورده و افسرده می کند. نفرت آنها نسبت به مقام های عالی رتبه ی اداری، مذهبی و سیاسی اوج می گیرد. طلا به عناون وسیله ای برای ارضای نیاز های مادی مردم مورد توجه واقع می شود. ظرفیت مردم به مرز انفجار می رسد و برای قیام آمده می پروتکل 10: قوای همه را با ترویج اختلاف ، دشمنی، کینهی خانوادگی، قحطی، بیماری و کمبود چنان فرسوده می سازیم که غیر یهود هیچ گریزگاهی جز توسل به ثروت و قدرت ما پیش روی خود نیابد. (دسیسههای شیطانی، مجید صفاتاج، ص 62) رابینوفتیش (خاخام یهودیان): شما حمله تبلیغاتی را در سال 1930 و موفقیتی که از این را ه به دست آوردیم به خاطر بیاورید. این جریان اولین نتیجهای بود که روحیهی دشمنی بین آمریکا و آلمان را برانگیخت و در پی این حمله بود که جنگ جهانی دوم آغاز شد. نظیر چنین حملهای را در تمام دنیا آغاز کردهایم، و در مدت پنج سال، به اهداف و برنامه های خود خواهیم رسید، و جنگ جهانی سوم را وحشیانه تر از سایر جنگها به را خواهیم انداخت. (دسیسههای شیطانی، مجید صفاتاج، ص 76)
فرهنگی ●راس پیتر: ما فیل های مهاجم نیستیم و در خیابان های شهرهای آنان رم نکرده ایم. ما موریانه هایی هستیم که تکتک ساختمانهای آنان را با ولع خویش فرو خواهیم داد ... آنان با میلیون ها نکته کوچک در جنگ هستند. (باربی، اکبر مظفری ،ص 144) ● دیوید کیو (مأمور CIA): مهم ترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است؛ ما مصمم به آن هستیم. (هویت، مسعود خرم، ص 18) پلوریچ و همدستش ویلیاماسلیند در مقاله خود: ... بعد از حدود 300 سال که اسلام استراتژ دفاعی داشت، حالا استراتژی تهاجمی را اتخاذ کرده است، از پایین به هر دو ساحل آفریقا، از شرق به طرف جنوب دریای چین تا استرالیا، از شمال به سمت اروپای شرقی وغربی و از غرب به سمت ایالات متحده. اسلام نسبت به سایر ادیان بیشترین رشد را در آمریکا دارد و به همین خاطر جهان مسیحیت در خطر افتاده است. (آمریکا در مسیر فروپاشی، اصغر رضوانی دهاقانی، ص174) جنگ روانی بنیاد هریتیج: در این سیاست، هدف، اشغال و تصرف کشور دیگر نیست. بلکه از مشروعیت انداختن حاکمیت سیاسی آن است؛ که مسلماً با از مشروعیت انداخته شدن حاکمی سعدی: دشمن چون از هر حیلتی باز ماند، سلسله دوستی بجنباند تا به دوستی کارها کند که در دشمنی نتواند. رابطه با امریکا = ختم انقلاب تیمرمن رئیس میز ایران در وزارت خارجه آمریکا: برقراری روابط[ایران و آمریکا] به معنای ختم انقلاب است. زمانی که ستون مبارزه با آمریکا فرو بریزد، کل انقلاب فرو خواهد ریخت. (ایران، دیروز، امروز، فردا، ص 320)» اشتیاق بیش از اندازه غرب به برقراری رابطه با ایران رابطه با امریکا یک بی احتیاطی بزرگ ادوارد شرلی (از مسئولان سابق سازمان جاسوسی سیا): اگر ایرانیان آنقدر بیاحتیاط باشند که پیشنهاد گشایش باب مذاکره با آمریکا را بدهند، ما باید با تمام وجود از این پیشنهاد استقبال کنیم. اگر ایرانیها چراغ سبز نشان می دادند، ما در یک چشم برهم زدن در آنجا بودیم. (آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران،کامران غضنفری، ص 220) شعار سازش با ایران که توسط امریکاییها داده میشود ابزاری است برای بدبین کردن مردم به دولت ایران پاتریک کلاسون: هدف من القای این مطلب به مردم ایران است که آمریکاییها دوستان شما هستند ولی دولت ایران مانع گفتوگوی شما با آمریکا است، «سیاست مذاکره» با «سیاست تحریم» کاملاً سازگار است و ترکیب این دو سیاست، از بسیاری جهات کارآیی بیشتری دارد. ما باید نشان دهیم که پذیرای روابط با مردم ایران هستیم اما با دولت ایران مخالفیم. (آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران،کامران غضنفری، ص 220) گذشت زمان باعث تغییر مردم شده می شود یا انقلاب؟؟؟ برژینسکی: بازی را به مدت طولانی بازی کنید چرا که زمان، دموگرافی و تغییر نسل در ایران در جهت حمایت از نظام جمهوری اسلامی در ایران نیست. وقتی خود دشمن به اهداف مذاکره اعتراف میکند، چرا دلسوختگان مذاکره بیدار نمیشوند؟! ت سیاسی، براندازی نظام به سهولت امکان پذیر است.) (آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران،کامران غضنفری، ص 200) آموس پرلموتر (استاد علوم سیاسی دانشگاه امریکن، و سردبیر نشریه «مطالعات استراتژیک»): هدف واقعی دولت ایالات متحده میبایست مهار ساختن سیاسی و اقتصادی و مافوق همه اینها مهار ساختن روانی ایران باشد....... دقیقا تصور کنید که هلال اسلامی از تهران تا کازابلانکا، از پاکستان تا ریاض و قاهره سایه افکنده است. مهار ساختن ایران باید یک اقدام پیچیده و براساس قاعده اصل مهار ساختن که جنبههای روانی به جای نظامی دارد استوار باشد. (آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران،کامران غضنفری، ص 202)
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||
![]() |